آذربایجان شرقی و جلوه های ویژه
آذربایجان شرقی و جلوه های ویژه
آذربایجان شرقی و جلوه های ویژه
تهیه کننده : حسن نجفی
منبع : راسخون
منبع : راسخون
در زمان او ز غیرت میزند بر چشم و رو
آب مصر و باد چین را خاک آذربایجان (سلمان ساوجی)
وجود كوهستان هاي زيبا و سر به فلك كشيده كه حتی در اوج گرماي آفتاب تابستاني جامه سفيدشان را از تن به در نمي كنند، رودخانه هاي خروشان و آبشارهاي فرح بخش آن با چشم اندازهاي بديع و جان افزا ، باغ هاي پرميوه و ييلاق هاي سرسبزش ، درياچه هاي پر موج و تفرج گاه هاي روح پرور، استخرها، آسياب ها و روستاهاي دل انگيز، همه و همه اين استان را به يكي از زيباترين مناطق ایران و یکی از بهترین مناطق برای گردشگری به خصوص در فصول گرم تبديل كرده است.
این استان داراي 12 شهرستان و 31 شهر است. شهرستان هاي آن عبارتند از اهر ، بستان آباد ، بناب ، تبريز ، سراب، شبستر ، كليبر ، مراغه ، مرند ، ميانه ، هريس و هشترود. مركز آذربايجان شرقي شهر تاريخي و توسعه يافته تبريز است که خود یکی از دیدنی ترین شهرهای ایران به شمار می آید. آذربايجان شرقي يكي از كانون هاي صنايع دستي ايران محسوب مي شود. تبريز يكی از قطب های صنعتی كشور نیز به شمار می آید و کارخانه های مهمی را در خود جای داده است.
اگر چه این استان بنا به تجربیات گروه آنوبانینی جزء سردترین استان های کشور است؛ اما از تنوع اقليمي قابل توجهی نیز برخوردار می باشد؛ به طوري كه در بیش از 50 روز از سال شاهد يخبندان بوده و در گرم ترين روزهای تابستان در برخي مناطق استان، درجه حرارت، به 40 درجه سانتيگراد می رسد.
جمعیت شهرستان میانه بالغ بر 207.758 نفر است که 24/6% از کل جمعیت استان آذربایجان شرقی را در 42.236 خانوار جای داده است که از این تعداد 84.141 نفر در شهرها در قالب 18.018 خانوار شهری و 123.617 نفر در روستاها در قالب 24.218 خانوار روستایی به سر می برند. شهرستان میانه با وسعتی معادل 5595 کیلومتر مربع در جنوب شرقی استان در مسیر راه ترانزیت بین المللی تهران، تبریز و اروپا و مسیر راه آهن تهران، زنجان، میانه، تبریز، جلفا و ترکیه قرار گرفته که 29/12% از کل وسعت استان را به خود اختصاص داده است. این شهرستان از 4 بخش (کاغدکنان، کندوان، ترکمانچای و مرکزی) همچنین 17 دهستان که شامل 350 روستای دارای سکنه و 54 روستای خالی از سکنه می باشد تشکیل گردیده است.
پیشینه و سابقه تاریخی شهر ستان میانه به قبل از میلاد مسیح باز می گردد و بعضی نوشته ها سابقه تاریخی میانه را تا 720 سال پیش از میلاد نیز نقل می کنند. وجود کتیبه های آشوری و اورارتویی در بعضی مناطق آذربایجان و کشف آثار باستانی و مجسمه های سفالین در شهرستان میانه، قدمت تاریخی آن را به دوره های پیش از تشکیل دولت ماد می رساند.
در پی حفاریهایی که در سال 1352 شمسی در یکی از قریه های اطراف میانه به نام آرموداق انجام گرفت؛ یک مجسمه سفالین مربوط به دوره ساسانیان کشف شد. این تندیس توسط رئیس اداره باستان شناسی وقت به موزه باستانشناسی تبریز منتقل گردید.
در کتابهای تاریخی و سفرنامه های جهانگردان نام این شهرستان را "میانج" ثبت کرده اند. چون این شهرستان به نوشته برخی، پیش از میلاد مسیح در خط مرزی دو سرزمین ماد و پارت قرار گرفته بود و هم اکنون نیز (شاید) چون در وسط مراغه و تبریز قرار دارد و یا اینکه چون بین دو شهر زنجان و تبریز واقع گردیده این نام را انتخاب کرده اند. با این حال شهرستان میانه در قرنهای هفتم و هشتم هجری علاوه بر "میانج" نام دیگری چون "گرمرود" داشته و در برخی از کتاب های آن زمان برای شناسایی آن از هر دو نام "گرمرود و میانه" استفاده شده است.
رودخانه های متعددی در شهرستان میانه جاری می باشد که موقعیت مناسب آنها باعث رونق کشاورزی و دامداری گردیده که عبارتند از: قزل اوزن، قرانقو، شهر چای، گرم رود، قوری چای، آیدوغموش، آجی چای، ترکمنچای و چندین رودخانه فصلی دیگر که در این شهرستان جاری است در نهایت تحت عنوان سفید رود به دریای خزر می ریزد. بزرگترین کارخانه فولاد شمال غرب کشور (فولاد آذربایجان) در میانه تاسیس و مورد بهره برداری قرار گرفته است.
در دایره المعارف بزرگ اسلامی آمده است كه مرند مركز سكونت اقوامی مهم در دوره كلده و آشور بود. بطلمیوس از این شهر به نام ماندگار یاد کرده است. به عقیده ویلیامز جاكسون ، مرند پایتخت شهرستان واسپورگان در دوره ساسانیان بود و بقایای آتشكده ای در تپه خاكستری مرند دلیل همین مدعاست. آب و هوای مساعد کوهستانی ، برف و باران كافی و مراتع و چمن زارهای سرسبز؛ جاذبه های طبیعی زیادی را در دره ها و کوه های منطقه به وجود آورده است. کوه کیامکی داغ و رودخانه ارس به همراه چشمه های آب معدنی از مهم ترین جاذبه های طبیعی مرند به شمار می آیند. به نظر آنوبانینی مرند به واسطه ی حاصل خیزی خاک و دارا بودن آب كافی از شهرستان های مهم كشاورزی استان آذربایجان شرقی محسوب می شود. بناهای متعدد تاریخی از جمله: مسجد جامع مرند، کاروان سرای هلاکو و تپه های باستانی، قلعه ها، پل ها، حمام های قدیمی و آرامگاه های مشاهیر از دیگر مکان های دیدنی شهرستان مرند محسوب می شوند.
آب و هوای مساعد کوهستانی ، برف و باران كافی، مراتع و چمن زارهای سرسبز، جاذبه های طبیعی زیادی را در دره ها و کوه های منطقه به وجود آورده است. کوه کیامکی داغ و رودخانه ارس به همراه چشمه های آب معدنی از مهم ترین جاذبه های طبیعی مرند به شمار می آیند. بناهای متعدد تاریخی از جمله مسجد جامع مرند، کاروان سرای هلاکو و تپه های باستانی، قلعه ها، پل ها، حمام های قدیمی و آرامگاه های مشاهیر از دیگر مکان های دیدنی شهرستان مرند محسوب می شوند.
مرند در اصل به زبان آذری "مارنده" بوده، مار همان كلمه ماد است كه در زبان آذری به مار تبدیل شده است. نام یونانی مرند "مرو" است و احتمالا از قومی به همین نام كه این منطقه را تا دریاچه ارومیه تحت اشغال داشته اند گرفته شده است. نام قوم مروا با پسوند "ند" به شكل مرواند به معنی جایگاه قوم مروا درآمده است كه در طول زمان به مرند تبدیل شده است. در تقویم البلدان آمده كه واژه مرند به زبان ارمنی به معنای دفن یا دفینه است. ارامنه معتقدند مرند محل دفن حضرت نوح است.
تاریخ مرند به چند قرن پیش از میلاد مسیح می رسد. در دایره المعارف بزرگ اسلامی آمده است كه مرند مركز سكونت اقوامی مهم در دوره كلده و آشور بود. بطلمیوس از این شهر به نام ماندگار یاد کرده است. به عقیده ویلیامز جاكسون، مرند پایتخت شهرستان واسپورگان در دوره ساسانیان بود و بقایای آتشكده ای در تپه خاكستری مرند دلیل همین مدعاست. در سفرنامه ویلیامز جكسون آمریكایی، درباره وجه تسمیه مرند آمده است كه بنای این شهر به امر دختر ترسایی به نام "ماریا" گذاشته شد. وی كلیسای بزرگی در این محل بنا كرد كه اكنون مسجد جامع شهر است به همین دلیل نام این شهر "ماریانا" خوانده شد كه بعدها به مریند، مروند، ماریانه، و سپس به مرند تغییر نام یافت.
آثار كلیسای قدیمی این شهر هنوز پابرجاست و صلیب هایی بزرگ و كوچك به شكلی زیبا دور تا دور قسمت فوقانی آن را پوشانده اند. از سویی دیگر برخی از محققین مرند را تغییر یافته كلمه "مادوند" و "مارند" یعنی محل زندگی مادها ذكر كرده اند.
شواهد تاریخی نشان می دهد كه مرند در روزگار قیام بابک خرم دین جزو قلمروی او بود و محمد روادی حكم ران مرند از بابک اطاعت می كرد. پس از دوره روادیان، دیگر نامی از مرند برده نمی شود، ولی وقایع عمومی منطقه نشان می دهد كه این ناحیه تا حدود نخجوان، ایروان، تفلیس، شیروان، شماخی، خوی و آن محل نبرد حكومت های آذربایجان، گرجستان و ارمنستان از یک سو و فرستادگان خلفا از سوی دیگر بوده است. با برقراری نظام ایلخانی پس از حملات مغول، سلاطین ایلخانی بر مراغه، تبریز و سلطانیه حكومت راندند. در دوره تیموریان و پس از آن مرند مانند سایر شهرها دچار غارت و جنگ و ویرانی شد.
در دوران صفویه به خصوص در زمان شاه اسماعیل اول كه ایرانیان در جنگ چالدران شكست خوردند، تمامی آذربایجان به تصرف عثمانی ها در آمد و مرند هم مانند سایر شهرها از این قاعده مستثنی نبود. حتی به دلیل موقعیت سوق الجیشی، بیش تر از سایر نقاط مورد تاخت و تاز قرار گرفت. در زمان شاه عباس، حكومت مرند به امیری به نام سلطان جمشید خان دنبلی داده شد و این شهر مركزیت حكومتی پیدا كرد. در سال 1016 هجری قمری، شاه عباس برای نبرد با عثمانیان مرند را پایگاه خود قرار داد.
در دوره قاجاریه به دلیل رونق فعالیت های صنعتی، بازرگانی و معدنی ماورای ارس و داد و ستد بین تبریز و خوی با باكو و تفلیس و مهاجرت و مسافرت مردم آذربایجان به روسیه هم چنین لزوم مبادلات پستی و راه كاروانی، بر شهرت و آبادانی مرند افزوده شد. در دوره انقلاب مشروطیت "شجاع نظام مرندی" در مرند، زنوز و منطقه علمدار و گرگر به مخالفت با مشروطیت و طرف داری از استبداد برخاست. در این زمان راه مرند راه بازرگانی ایران به اروپا و روسیه بود و برای تبریز از لحاظ تأمین آذوقه و مایحتاج زندگی اهمیت اساسی داشت. این راه بارها توسط افراد "شجاع نظام مرندی" مسدود شد، اما سرانجام این مرد با یک بمب پستی كه توسط مشروطه خواه معروف "حیدر خان عمو اوغلی" از تبریز فرستاده شد، به هلاكت رسید.
گر به لطف از مراغه یاد کند (اوحدی)
مراغه يكي از قديمي ترين شهر هاي ايران و دومين شهر بزرگ استان آذربايجان شرقي (بعد از تبريز) و در كنار رودخانه زيباي صوفي (صافی) مي باشد.
تا عمر مراغه بود، هرگز ننشاند
مانند تو سرو در کنار صافی (اوحدی)
مراغه در مشرق درياچه اروميه، بر دامنه جنوبي كوه سهند قرار گرفته است. بنا بر تحقیق آنوبانینی نام مراغه در اصل ماراوا، مراوا و ماداوا بوده که جایگاه مادها معنی می دهد. موقعيت منطقه اي مراغه طوري است كه از شمال به شهر تبريز و ارتفاعات كوه هاي سهند و از شرق به شهرستان هشترود و از سمت مغرب به درياچه اروميه و از جنوب به شهرستان مياندوآب محدود است.
فاصله مراغه–تبریز از طریق جاده آسفالته 130 کیلومتر و اختلاف ساعت این شهر با تهران 21 دقيقه و 30 ثانيه است. اين شهر علاوه بر جاده آسفالته، از طريق خط آهن به تبريز و تهران و از طريق خط هوايي به تهران متصل مي شود. به طور كلي مراغه از دو ناحيه كوهستاني و جلگه اي تشكيل يافته و از لحاظ آب و هوا، معتدل (متمايل به سرد) و نسبتا مرطوب است.
از آثار بسیار کهن در مراغه؛ مهرابه مراغه است. مهرابه ها نیایشگاه های مهرپرستان بوده است. مهرپرستی؛ دینی ایرانی بوده که تقدس خورشید از اجزای اصلی آن به شمار می رفته است.
سد علویان بر روی صوفی چای (رودخانه صوفی)؛ مراغه
مراغه يكي از مراكز مهم تهيه و صدور خشكبار محسوب مي شود. از چشمه هاي معدني معروف اطراف شهر مراغه مي توان به: شور سو، گشايش، ايستي بلاغ، قره پالچيق و ساري سو اشاره كرد. از بناهاي تاريخي و قديمي آن گنبد كبود (قبر مادر هلاکو)، گنبد مدور، گنبد غفاريه و آرامگاه اوحدی مراغه ای شاعر برجسته دوره ایلخانی و... را مي توان نام برد.
اوج شهرت نام مراغه به عهد هلاكوخان مي رسد. در دوره هلاكوخان و در زماني كه مراغه به عنوان پايتخت برگزيده شده بود، با تقاضا و تشويق دانشمند بزرگ ايراني خواجه نصير الدين طوسي، معتبرترين مركز علمي جهان يعني رصدخانه مراغه در يكي از تپه هاي شمال غربي مراغه احداث گرديد كه قبل از ويراني يكي از بزرگترين مراكز پژوهشي و نجومي زمان خود در جهان بود. هم اكنون گنبدي بلند جهت پوشش بقاياي برج مركزي رصدخانه بر روي آن احداث گرديده كه به عنوان نمايشگاهي از آثار آلات نجومي آن دوره نيز از آن استفاده می شود.
گنبد كبود (مقبره مادر هلاکو)
گنبد کبود كه به مقبره مادر هولاكو نيز معروف می باشد در حدود 10 متري برج مدور واقع است. در اين برج، كتيبه اي كه تاريخ بناي آن را معلوم نمايد وجود ندارد ولي كارشناسان آن را مربوط به دوره سلجوقي دانسته و تاريخ بناي آن را به سال پانصد و نود و سه نسبت مي دهند. عده اي نيز به علت انتساب برج به مادر هلاكو آن را متعلق به دوره مغول مي دانند ولي به عقيده "آندره گدار" تاريخ بناي برج بايد مربوط به قبل از هلاكو باشد.
گنبد سرخ
گنبد سرخ یکی از قدیمی ترین بناهای موجود در مراغه است که در قسمت جنوب غربي شهر قرار دارد. نام باني بنا و تاريخ احداث آنرا مي توان از كتيبه جبهه شمالي و نام سازنده آن را از كتيبه غربي ملاحظه نمود. آنچه از اين كتيبه ها برداشت مي گردد این است که بناي گنبد سرخ در سال542 هجري قمری به دستور عبدالعزيز بن محمود بن سعد يديم و به وسيله بني بكر محمد بن بندان بن محسن معمار ساخته شده است.
موزه مراغه
موزه مراغه در کنار مقبره اوحدی قرار دارد؛ که عنوان موزه تخصصی ایلخانی را به خود اختصاص داده است. شهر مراغه در دوره ایلخانیان مغول، مقر حکومتی و پایتخت آنان بوده است. اشیاء موجود در این موزه شامل ظروف سفالی، سکه، کتاب، ظروف مفرغی و... مربوط به دوران اسلامی است.
مقبره اوحدي مراغه اي (رکن الدین ابوالحسن مراغی مشهور به اوحدی مراغه ای)
یکی از آثار معروف مراغه؛ مقبره اوحدی مراغه ای است که محل دفن رکن الدین ابوالحسن مراغی مشهور به اوحدی مراغه ای، عارف و شاعر پارسی گوی نامدار دوره ایلخانی، صاحب مثنوی معروف جام جم است؛ که در میان باغ سرسبزی واقع گردیده. شیخ اوحد الدین اوحدی مراغه ای فرزند حسین اصفهانی در حدود سال 670 ه. ق. در مراغه متولد شد. از جوانی انسانی عارف و وارسته بود و در علوم دینی و عرفانی به درجه کمال رسید.
رصدخانه مراغه (رصد خانه خواجه نصیر الدین طوسی)
رصدخانه مراغه یکی از يادگارهاي علمي و فلكي خواجه نصیرالدین طوسی؛ فیلسوف، ریاضیدان و منجم بزرگ دوره ایلخانی و صاحب رساله مشهور اخلاق ناصری و زیج معروف ایلخانی است كه به دست او، با همراهي عده اي از فضلا و دانشمندان بنا شده. اين رصدخانه زمانی از مشهورترين رصدخانه هاي اسلامي بوده که آوازه آن تمام جهان آن روز را فرا گرفته و تاكنون با اين همه تطورات و تغييراتي كه در جهان پديد آمده هنوز هم نام آن رصدخانه و باني آن بر سر زبانهاست.
به نظر آنوبانینی گذشته از موهبت های الهی، دست هنرمند پیشینیان در زمان های متمادی بیشتر گردشگران را مجذوب خود ساخته است. از جمله آثار و شواهد برتر مذکور؛ پل های خداآفرین بر روی رودخانه ارس در شمال شهرستان کلیبر، امارت های آینالو و وینق در جنگل های ارسباران از این نمونه ها است.
کاروانسرای دوره صفوی که در کنار رودخانه کلیبر واقع شده و برج های یادمان یا مقبره ای از دوران مختلف که اکثرا مربوط به دوره ایلخانان است و همچنین امامزاده کلیبر و حمام مسجد جامع کلیبر، اصالت تاریخی شهرستان را سندیت می بخشد.
علاوه بر آثار و شواهد باستانی، دلاوری های مردان تاریخ این دیار، بیشتر شایان تقدیر است که همیشه مدافع سرزمین های خود در برابر دشمنان بوده اند؛ نمونه آن بابک خرمدین است که بیش از 20 سال در برابر اعراب به مقابله برخواست و در آخر با خیانتی دستگیر و به طرز فجیعی کشته شد. این دلاور مرد در قلعه هایی چون قلعه پیغام (پیکان)، قلعه آوارسین و قلعه بابک (بذ، جمهور، جاویدان) حکومت کرده که به دیده تحقیق بر تاریخ بر ما واضح است که این مردان بزرگ را اندیشه هایی جز رهایی از یوغ بیگانگان نبوده و این همه طغیان ها جز برای نجات ایران نبوده است.
در روزگاران قدیم اهر و كلیبر از قصبات پیشكین (مشگین شهر) بودند. حمدالله مستوفی در ذکر منطقه تومان پیشگین، درباره كلیبر چنین می نویسد: "تومان پیشگین، در این تومان هفت شهر است. پیشگین، خیار، انار، ارجاق، اهر، تكلفه، كلنبر( كلیبر)".
در گذشته، شهر اهر از سه محله تشکیل می شده است: کوی ساداتلو، کوی نخجوانلو و کوی باغبانلو. هر سه محله مسکونی بوده و در حد فاصل آنها باغات انبوهی وجود داشته است. آب شهر از چند قنات تامین می شده که در محله های مختلف شهر مانند قنات محله چلبوردی وجود داشته که امروزه تقریباً همه آنها از بین رفته است.
مورخان در مورد علت نامگذاری این شهر به اهر به موارد گوناگونی اشاره کرده اند از جمله اینکه نام این شهر در قدیم "میمند" بوده چنانچه نویسنده کتاب حدود العالم در سال 375 ه.ق. از اهر بنام "میمند" نام برده و این منطقه را منطقه ای بسیار آباد توصیف کرده است. بعضی دیگر از مورخان معتقدند نام اهر به فتح "الف" و سکون "ه" از کلمه ای که در زبان عربی معنی درخت ون را می دهد گرفته شده است؛ چراکه در این منطقه خوش آب و هوا، درختان ون به وفور یافت می شده است.
عده ای دیگر از مورخان نیز نام این شهر را ریشه در عقاید مذهبی آنان دانسته اند، چنانکه کلمه اهر از کلمه "هر" و "هور" که به معنای خورشید می باشد و نشان دهنده مذهب مهر و هور پرستی این منطقه دارد گرفته شده است. به نظر آنوبانینی اسامی مناطق وابسته به این شهر تایید کننده این موضوع می باشد؛ مناطق زیر موید مهر پرستی این مناطق در دوران قدیم می باشد.
بقعهٔ شیخ شهابالدین محمود اهری از اماکن تاریخی و مقدس در این شهرستان است. مسجد جامع و مسجد شیخ عماد نیز از نقاط تاریخی شهر است.
به ایمنی و به مال و به نیکوئی و جمال (قطران)
تبریز با بيش از 1 ميليون و 700 هزار نفرجمعیت دومين شهر صنعتي كشور و سومين شهر پرجمعيت ايران است. ارتفاع آن از سطح دریا 1340 متر است و با وسعتی حدود 11800 کیلومتر مربع در قلمرو میانی خطه آذربایجان و در قسمت شمال شرقی دریاچه ارومیه و 619 کیلومتری غرب تهران قرار گرفته است. مردم تبریز همانند اکثر مردم آذربایجان شرقی دارای مذهب شیعه بوده و به زبان ترکی آذری صحبت میکنند. ولی در این شهر اهل تسنن و اقلیت های مذهبی نیز در بعضی محلات وجود دارند. تبريز در قديم، به "شهرباغ" معروف بوده و در برخی اسناد برای تبریز نام های "تاورز"، "تورژ"، "تورش" و "دورژ" هم ذكر شده است.
تاریخ تبریز پیش از ظهور اسلام؛ مملو از ظن وگمان ها و حتی تعارض است.اما بعد از ظهور اسلام این شهر توسعه بسیاری یافته و در گستره وسیع حکومت اسلامی به "قبه السلام" مشهور می شود. سپس در شاهراه ابریشم، شرق را با غرب پیوند داده و رونق اقتصادیش به بنیان بازارها و کاروانسرا هایی می انجامد که عظیم ترین مکان مسقف پهنه گیتی می گردد.
بنیاد شهر تبریز و وجه تسمیه نامش افسانه ای را می ماند. درباره بنا و وجه تسمیه شهر تبریز "حمدالله مستوفی" و "یاقوت حموی" می نویسند: بنای تبریز از زبیده زن هارون الرشید است. وی که به بیماری تب نوبه مبتلا بوده؛ روزی چند در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دل انگیز آنجا بیماریش زایل می شود. به همین دلیل فرمود تا شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را "تب ریز" بگذارند.
همانطور که در ابتدا اشاره شد؛ پیشینه تبریز همواره در هاله ای از ابهام مستتر بوده. حتی در اوایل ظهور اسلام نیز در حمله اعراب به آذربایجان، نامی از تبریز دیده نمی شود. تنها اشاره دقیق و مستند مربوط به زمان سلسله روادیان است که در دوره خلافت متوکل عباسی، تبریز رو به آبادی نهاد و دور شهر را بارو کشیدند. از آن زمان به بعد تبریز با سپری ساختن وقایع تلخ و شیرین مشهور شد. اوصافی که در طول تاریخ از تبریز شده است به اجمال چنین است:
در قرن چهارم هجری، "یاقوت حموی"، تبریز را مشهورترین شهر آذربایجان می خواند. "ابو حوقل" در 367 و "ابن مسکوبه" در 421 و "ناصر خسرو" در 438؛ تبریز را بزرگترین و آبادترین شهر آذربایجان می خوانند. در سال 618 لشگر مغول به پشت دروازه های تبریز می رسند، اما تدابیر شایان تقدیر بزرگان شهر، تبریز را از حمله لشگر وحشی مغول مصون نگه می دارد و مردم تبریز با بذل مال، شهر را از کشتار و ویرانی رها می سازند.
در زمان غازان خان مغول، تبریز شکوه ویژه ای می یابد. "خواجه رشیدالدین فضل الله" وزیر اندیشمند ایلخانیان "ربع رشیدی" را بنیاد می نهد که در زمان خود عظیم ترین مرکز علمی–فرهنگی به شمار می رود. این شهر در طول تاریخ دوره های طلایی متعددی را سپری ساخته است. دوران پایتختی، دوران ولیعهدنشینی، دوران شکوفایی تجاری، اقتصادی،علمی، هنری و...
زمانی تبریز، در عرصه هنر تحول شگرفی را موجب می گردد که امروز آثار کم نظیر آن دوره، زینت بخش موزه های جهان است. مردان و زنان نامداری از این شهر برخاسته اند. کعبه ملای روم، میعادگاه عرفا، شعرا، اندیشمندان و بزرگان بوده؛ به همین دلیل تبریز یگانه شهری است که صاحب مقبره الشعرا است. مقبره ای که خاقانی ، همام ، قطران و دیگر بزرگان متقدم و سرانجام شهریار شیرین سخن، در آن مکان آرمیده اند.
تبریز از لحاظ گردشگری بسیار مستعد بوده و از چه از لحاظ اکوتوریسم و چه از لحاظ تنوع آثار باستانی قابل توجه است. گرچه آب و هوای منطقه در فصل های سرد سال گردشگری را در آن مشکل کرده است لیکن در ماه های اردیبهشت تا مهر ماه از آب و هوایی مطبوع برخوردار بوده و مسافرتی خاطره انگیز را نوید می دهد.
خواجو کنار دجلهء بغداد جنّت است
لیکن میان خطّهء تبریز خوشتر است (خواجوی کرمانی)
مقبره الشعرای تبریز (قبر محمد حسین شهریار، خاقانی، قطران تبریزی، اسدی طوسی و...)
در خيابان ثقه الاسلام تبریز و در ضلع شمالي بقعه سيد حمزه، قبرستانی وجود دارد كه مدفن اغلب شاعران و بزرگان اين مرز و بوم بوده است. بناي يابود زيبايي با تأسيسات توريستي به نام مقبر الشعرا در اين محل ايجاد گرديده. آرامگاه یکی از بزرگترين شاعران قرن حاضر ايران (شهريار) در اين محل قرار دارد.
موزه تبريز
از دیگر نقاط دیدنی شهر تبریز، می توان موزه این شهر را نام برد. این موزه در مساحتی قریب به 3000 متر مربع از سال 1341 مورد بهره برداری قرار گرفته و مشتمل بر 3 سالن نمایش است که در آنها 2300 قطعه شیء ثبت شده وجود دارد. آثار به نمایش گذاشته شامل اشیاء باستانی از دوران های مختلف تاریخی، آثار مردم شناسی و آثار مشروطیت می باشد.
مسجد كبود (مسجد کبود یا گی مسجد تبریز)
مسجد کبود (گـُـی مسجد) بنا به کتیبه سردر آن؛ به سال 870 هجری قمری و در زمان سلطان جهانشاه، مقتدرترین حکمران سلسله "قره قویونلویان" که فردی زیبا پسند و شاعر بوده، بنا شده است. تنوع و ظرافت کاشیکاری و انواع خطوط به کار رفته درآن و همچنین زیبایی و هماهنگی رنگ ها سبب شده که به "فیروزه اسلام" شهرت یابد.
ايل گلي (ال گولی یا شاه گولی)
ایل گلی (شاه گلي) از گردشگاه هاي زيباي تبريز است كه در جنوب شرقي تبريز بر دامنه تپه اي واقع شده. ايل گلي استخري بزرگ به شكل مربع به مساحت 54 هزار و 675 متر مربع است و در جنوب آن تپه اي وجود دارد كه آنرا از بالا تا پايين، همسطح استخر، پله بندي كرده و نهر آبي از آن به سمت پايين روان است. در مركز استخر، عمارتي به شيوه سنتي در دو طبقه ساخته شده و اطراف استخر به صورت پارك بسيار زيبا و فرح بخشي درآمده كه يكي از زيباترين جاذبه هاي گردشگري آذربايجان شرقي به شمار مي رود.
روستای كندوان (روستاي صخره اي، تاریخی و دیدنی کندوان تبریز)
کندوان در 50 كيلومتري جنوب غربي تبريز؛ يكي از روستاهاي دهستان سهند مي باشد كه در 18 كيلومتري جنوب اسكو، در دامنه سرسبز سلطان داغي واقع شده است. آنچه به كندوان هويت باستاني داده؛ وجود 117 خانوار و منزل مسكوني در درون توده هاي مخروطي و هرمي شكل صخره اي است. روستاييان كندوان داخل اين توده ها براي خود خانه مسكوني، آغل، انبار و كارگاه ايجاد كرده اند.
کار مردم جلفا کشاورزی و فعالیت اداری و گمرکی است. در سالهای اخیر، ایجاد تسهیلات در تردد مرزی، تشکیل بازارچه های مرزی، وجود گمرک و مبادله کالا و مسافر از طریق این شهر سبب جذب جمعیت و رونق تجارت در آن گردیده است. وجود گمرک مرزی ايران و جمهوری آذربايجان در جلفا، این منطقه را به ناحیه ای مهاجر پذیر تبدیل کرده است. به شکلی که مردم منطقه می گویند شهر جلفا فاقد افراد محلی بوده و تمام جمعیت آن را مهاجرینی که بیشتر از شهرهای اطراف به جلفا آمده اند، تشکیل می دهد. آبشار آسياب خرابه که يكی از زيباترين مناطق ديدنی آذربايجان شرقی است و رودخانه ارس با دره زيبای آن، از جاذبه های طبيعی و اکوتوریسم شهرستان جلفا به شمار می آیند.كليسای سنت استپانوس که از مهم ترین و جالب ترين آثار تاريخی و معماری ارامنه است، نیز در محدوده جغرافیایی این شهرستان قرار گرفته است. همچنین کاروان سرای شاه عباسی که يادگار دوران صفويه است و قلعه های قديمی به همراه تپه و پل های تاريخی از دیگر جاذبه های گردشگری این شهرستان به شمار می آيند که این منطقه را به یکی از مناطق مهم توریستی کشور بدل کرده است.
کلیسای سنت استپانوس (استپانوس مقدس)
"كليساي سنت استپانوس" آذربايجان شرقي بعد از "قره كليسا" در آذربايجان غربي، مهمترين كليساي ارامنه كشور است. اين كليسا مربوط به قرون 10 تا 12 ميلادي است. این کلیسای بسیار زیبا و دیدنی در منطقه ای سرسبز و ییلاقی در 11 کیلومتری شمال شرق جلفا در كنار رودخانه ارس قرار دارد و در ایام تعطیل فصل های گرم سال پذیرای خیل عظیمی از گردشگران داخلی و خارجی است.
بناى کلیسا از سه قسمت تشکیل شده:
برج ناقوس: بر روى ایوان دو طبقه اى متصل به دیوار جنوبى کلیسا قرار گرفته و داراى گنبدى هرمى شکل هشت ضلعى است که بر روى هشت ستون استوانه اى از سنگ سرخ با سرستونهاى زیبا استوار گردیده است.
پیشانى طاقهاى بین این ستونها که پا طاق گنبد برج محسوب مى شوند با نقوش برجسته فرشته، صلیب، ترنج، ستاره گل هشت پرزینت یافته است. این برج در زمان عباس میرزا نایب السلطنه مرمت شده است.
نمازخانه: نمازخانه در زمینى به ابعاد ۱۶در۲۱ متر بنا گردیده است. در ورودى منبت کارى با تزئینات بسیار زیباى آن در وسط ضلع غربى تعبیه شده و از آثار نفیس اوایل دوره قاجاریه و احتمالاَ زمان عباس میرزا السلطنه به شماره مى آید. حجارى پایه ها و طاقناها و نیم ستون ها و زنجیره هاى جوانب و مقرنس کارى ها و تزئینات طاق سردر به قدرى بدیع است که بى شک از شاهکارهاى هنر حجارى محسوب مى شود.
کتیبه اى از سنگ ماسه اى سرخ رنگ به خط نستعلیق بر بالاى در ورودى و زیر طاق مدخل کلیسا به چشم مى خورد که مورخ به سال ۱۲۴۵ هجرى قمرى مبنى بر خرید قریه دره شام جلفا توسط عباس میرزا ناب السلطنه فرزند فتحعلیشاه از مجبعلى بیگ نخجوانى به مبلغ سیصد تومان و وقف آن به کلیساى سنت استپانوس است.
نقش برجسته هایى از حواریون و قدیسین و فرشتگان بر پیشانی طاقنماهاى اضلاع شانزده گانه گریو گنبد که در حقیقت پاطاق گنبد و زیباى نماز خانه کلیسا محسوب مى شود مشاهده مى گردد، پوشش این گنبد به صورت هرمى با سبک خیارى سى و دو پهلوئى است که بر روى یک پلان ستاره شکل شانزده پر قرار گرفته است. داخل طاقنماهاى گریوگنبد یک در میان پنجره اى تعبیه شده که طاق هلالى تودر توئى دارد و بالاتر از پنجره، تصویر برجسته یکى از حواریون در داخل قابى چهار گوش نماى بیرونى آن را زینت مى دهد. تصور نمى رود بتوان حق توصیف طرح هاى زیبا و جالب توجه این گنبد، نقش برجسته ها، سنگ نبشته ها، مجسمه ها، ظرائف هنرى و معمارى گنبد را در این مختصر ادا نمود.
فضاى داخل کلیسا به صورت صلیب مى باشد که از سه قسمت ایوان نمازخانه و محراب تشکیل شده است. ایوان بر روى دو ستون و دو نیم ستون قرار گرفته در پشت آن و زیر گنبد اصلى نمازخانه کلیسا واقع شده است. گوشه هاى مقرنس پاطاق گنبد داراى تصاویرى رنگى است که شیوه نقاش هاى مذهبى قرن ۱۶ و ۱۷ میلادى را به یاد مى آورد. محراب در جانب شرقى نمازخانه قرار گرفته که ۹۶ سانتیمتر از کف نمازگاه بلندتر است. ازاره محراب از سنگ مرمر است و بالاى این ازاره ها را هفت طاقنماى جناعى دو طبقه زینت مى دهد. از جمله تزئینات شگرف درون معبد سه نمازگاه سنگى انفرادى با حجارى هاى زیباست یکى از این نمازگاهها را در وسط محراب قرار داده اند و دو تاى دیگر در طرفین شمالى و جنوبى و نمازخانه بزرگ و در محاذات همدیگر قرار گرفته اند. این نمازگاهها از آثار دوره قاجار به حساب مى آیند.
اجاق دانیال: تالارى است متصل به دیوار شمالى کلیسا که ۶ متر عرض و قزیب ۲۰ متر طول دارد و به سه قسمت مساوى تقسیم مى شود:
۱- اجاق دانیال که به وسیله دیوار از تالار جدا شده و به نام دانیال از قدیسین قرن پنجم میلادى معروف است.
۲- تالار اجتماعات در وسط قرار گرفته.
۳- محل غسل تعمید در انتهاى شرقى تالار واقع است که در آن سکوى بلندى به چشم مى خورد که میز سنگى غسل تعمید در وسط آن نهاده شده است.
دیرى در کنار کلیسا وجود دارد که در چهار طرف آن اتاقهایى وجود داشته که طبقه فوقانى آن جهت استراحت مسافرین و زائرین و طبقه زیرین محل اصطبل چهار پایان آنان بوده است. این دیر فعلا در دست تعمیر است. درباره تاریخ بناى این کلیسا که یکى از شاهکارهاى معمارى است. مطالب مختلفى نوشته شده است. برخى بدون توجه به وقایع تاریخى و تاریخ تطور شیوه هاى معمارى بناى آن را تا نخستین سده هاى مسیحیت پیش برده اند در حالیکه شیوه بنا و مصالح ساختمانى و تزئینات هنرى نشان مى دهند که بناى این کلیسا همزمان با کلیساهاى آختارمار و طاطائوس احداث شده است.
صدها سنگ نبشته به زبان ارمنى در داخل و خارج بنا نصب شده است که اگر این سنگ نبشته ها به زبان فارسى ترجمه گردد بانى و معمار و تاریخ بناى کلیسا حتى قسمتهایى از تاریخ اقوامى که در این سرزمین مى زیسته اند. روشن خواهد شد. اخیراَ کارهاى مرمتى بسیارى جهت استحکام بخشى این بنا و آماده سازى آن براى بازدید جهانگردان توسط میراث فرهنگى آذربایجان شرقى صورت گرفته است و جاده سابق آن نیز به نحو مطلوبى تعریض و آسفالت گردیده است.
قدیمیترین کتیبه پیدا شده در منطقه، کتیبه رازلیق میباشد که به زمان اوراتورها بر می گردد. گفته میشود سردار مشهور ایران بابک خرمدین در این مکان با شیبلی دیدار کرده است. مسجد جامع سراب قدیمیترین اثر دوران اسلامی در شهر سراب است و به قرن نهم هجری تعلق دارد. این مسجد بدون گلدسته و مناره بوده و از نظر ساختمانی عبارتست از یک شبستان بزرگ و یک حیاط کوچک در سمت غربی آن و دو درب ورودی یکی در شرق و دیگری در ضلع غربی که حیاط غربی را به مسجد مربوط می سازد.
حمدالله مستوفی تاریخ نویس مشهور که از این منطقه دیدن کرده بود در کتاب نزهه القلوب؛ مردم آن را ترکزبان، قوی هیکل، سفیدرو تعبیر کرده است.
تنها گذرگاه قدیمی ایران و بخشی از دنیای مشرق زمین به دنیای غرب در شمال غرب تبریز بر روی تلخه رود واقع شده است .این پل با 16 دهنه به طول 100 متر و عرض 5 متر همواره بر اثر طغیان های تلخه رود و عوامل انسانی تخریب و بازسازی شده است. نام این پل را اولین بار در متون صفویه زمان شاه اسماعیل اول د رسفرنامه ونیزیان می بینیم .اینک درپشت این پل سرریزی احداث شده است که منظره دل انگیزی به وجود آورده است . با عبور از کناراین پل قدیمی پایگاه دوم شکاری تبریز را درپیش رو داریم و در جنب آن فرودگاه تبریز قرار گرفته است
از دیگر پل ها ی کهن وسط شهر که بر روی مهرآنرود برپا شده اند ، پل سنگی ، پل قاری ، پل صاحب الامر ، پل منجم و...را می توان نام برد که بین این ها پل قاری که به پا چراغ نیز مشهور است با سر ستون های کله قوچی خودوچراغهای قدیمی اش زیبایی خاطره انگیزی به همراه دارد. از لحاظ بنا نیز پل های یادشده با سه یا چهار دهنه طاقی و شیوه کهنی را دارند.
قلعه ضحاک
در 3 کیلومتری ایستگاه خراسانک و بر فراز کوهساری که تونل مستقیم و طویل دو کیلومتری راه آهن مراغه به میانه از آن می گذرد بقایای ساختمان مفصل و سنگ و گچی به چشم می خورد که به قلعه ضحاک معروف است. عده ای از باستانشناسان بنای این قلعه را متعلق به دوره ی مادها می دانند که بعد ها نیز در دوران هخامنشی، اشکانی ، ساسانی مورد استفاده قرار گرفته و در دوره های اسلامی به صورت دژ و سیخ بزرگی درآمده است آنچه امروزه بیش از هر چیزی جلب توجه می کند چهار طاق زیبایی از عهد ساسانی است. دو طرف باز این بنا در لب پرتگاهی در کنار دره قرار دارد ابعاد چهار طاقی که به شکل مربع و به ابعاد متر و با پایه هایی به ضلع متر می باشد.که دارای سقفی با پوشش ضربی است. به گفته ی برخی از باستانشناسان بر خلاف طاقهای دیگر دوره ی ساسانی از این چهار طاق به عنوان افروختن آتش استفاده نمی شد. بلکه به عنوان برج دیده بانی که مشرف به دره ها و دشتهای اطراف بوده است به کار می رفت و مصالح این قلعه به خصوص چهار طاقهای آن از آجرهای بزرگ سرخ رنگ می باشد که مانند بسیاری از بناهای دوره ی ساسانی آجرهای آن به صورت افقی و قائم روی هم قرار گرفته است بقایای دیواره های سنگی و گچی قلعه ی ضحاک ظاهرا" از دوران ما قبل اسلام است و احتمال می رود در قرون 3و4 تعمیرات و الحاقاتی در آن صورت گرفته شده است معهذا این بنا تا قبل از اسلام و تا دوره اسماعیلیه مورد استفاده قرار گرفته است.
توده آتشفشاني سهند در 50 كيلومتري جنوب شهرستان تبريز قرار دارد . حد شرقي آن از شهرستان هشترود و سر اسكندر و قره چمن مي گذرد و تا حدود قافلانكوه پيش رفته است . بلندترين قله سهند به نام جام داغي اسـت بـه ارتفاع 3750 متـر . ايـن كـوه تعـداد زيادي قله هاي آذرين دارد كه بلندي 17 قله آن از 3000 متر تجاوز مي كند .
ارتفاعات سلطان سنجر
كوه سلطان سنجر كوه آتشفشاني است كه در حدود 15 كيلومتري شرق زنوز واقع شده است و قلعه اي به ارتفاع 3255 متر دارد . اين كوه بيشتر ايام سال از برف پوشيده است .
ارتفاعات مورو داغ
كوه موروداغ در 36 كيلومتري غرب تبريز در جهت شرقي – غربي از ارتفاعات شمالي صوفيان به سمت تبريز كشيده شده است . اين رشته كوه در گردنه پايان از شمال تبريز مي گذرد و به گردنه شبلي منتهي مي شود . بلندترين نقطه موروداغ 2210 متر ارتفاع دارد و معروف ترين قله هاي آن چله خانه، پير موسي و خواجه مرجان است .
چشمه تاپ تاپان
اين چشمه به فاصله 5 كيلومتري آذر شهر در جاده تبريز به مراغه واقع شده است . آب در حوضي طبيعي جمع مي شود و مورد استفاده قرار مي گيرد . آب اين چشمه از دسته آبهاي معدني بي كربنات كلسيك و منيزين گازدار و آهن دار است كه خواص درماني آن براي ازدياد گلبول هاي قرمز و تنظيم ميزان هموگلوبين خون، سهولت كار دستگاه گوارش و كمك به تغذيه و رشد ارزيابي شده است .
چشمه آب معدني كندوان
كندوان روستايي تاريخي و كم نظير است كه در فاصله 22 كيلومتري جنوب اسكو در ميان دره اي با صفا و كنار رودخانه پر آبي به همين نام واقع شده است . فاصله روستاي كندوان تا تبريز 62 كيلومتر است . اين روستا چشمه آب معدني مهمي به همين نام دارد كه براي درمان بيماران كليوي نقش به سزايي دارد .
چشمه آبگرم سراب
چشمه آبگرم سراب در جنوب غربي شهر سراب از زمين خارج مي شود. آب از مظهر چشمه در دامنه ارتفاعات نزديك كف دره همراه گاز از زمين خارج شده و به رودخانه مجاور ميريزد. آب چشمه سراب از دسته آب هاي سولفاته سديك گرم است.
اندیشه ایجاد موزه آذربایجان در تبریز به سالهای 1306 و 1307 بر می گردد که در این سال نمایشگاهی از سکه های مکشوفه از تبریز در سالن سابق ساختمان کتابخانه تربیت بر پا شد. اساس موزه آذربایجان در سال 1336 با نمایش 202 قطعه از آثار فرهنگی ارسالی از موزه ایران باستان (موزه ملی) در تالار فوقانی کتابخانه ملی سابق تبریز آغاز شد و اندیشه تاسیس موزه آذربایجان در محل فعلی در اردیبهشت ماه سال 1337 جامه عمل پوشید. قبل از بهره برداری از این موزه ، از محل دبیرستان " نجات" سابق برای نمایش اشیاء فرهنگی جمع آوری شده، استفاده می شد. این موزه در سال 1341 رسماً افتتاح شد.
ساختمان موزه آذربایجان که در خیابان امام خمینی جنب مسجد کبود واقع شده، بر اساس نقشه تنظیمی باستانشاس فرانسوی بنام آندره گدار و ترسیم اسماعیل دیباج (رئیس وقت اداره کل فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی) احداث گردید. موزه آذربایجان از جمله مهمترین موزه های ایران است که در آن آثار مربوط به هزاره های پیشین تا دوره اسلامی به معرض نمایش در آمده است. این موزه دارای سه سالن هشتصد متری است که بعد ها در طبقه اول سالن جدیدی جهت نمایش سکه و مهرهای قدیمی ایران به آنها افزوده گشت. در سالن همکف ، بازدید کنندگان شاهد یادگاری هایی از دوران پیش از تاریخ و حکومت های پیش از اسلام ایران هستند. کهن ترین آثار موجود در این بخش متعلق به مجموعه کوچکی از سفالهای تپه اسماعیل آباد مربوط به هزاره پنجم قبل از میلاد می باشد. از دیگر آثار شاخص دوران پیش از تاریخ سنگ های منقٌش به تصاویر حیوانات و گل و گیاه مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد ست. این سنگها از جنس "سرپانتین" نوعی سنگ معدنی است که در چند سال اخیر با توجه به کشف مجموعه وسیعی از آنها در جیرفت کرمان بنظر می رسد محصول تمدنی پیشرفته و قابل ذکر در این نقطه از کشورمان در دوران پیش از تاریخ بوده است. مجسمه الهه زن متعلق به هزاره اول قبل از میلاد بدست آمده از رستم آباد در شمال ایران یکی دیگر از آثار برجسته این بخش به شمار می رود که نشانه وجود ارزش و مقام زن در کسوت الهه زمین و منبع باروری در نزد ایرانیان بوده است. از دیگر آثار قابل ذکر این بخش می توان به ریتونها اشاره کرد که آثار ممتاز هزاره اول قبل از میلاد و آغاز اولین سالهای میلادی می باشد. دوره اوج ساخت ریتون در ایران همزمان با دوران هخامنشی است و تا دوره حکومت اشکانیان ادامه می یابد. یادگارهای به جا مانده از دوره حکومت های پیش از اسلام ایران که شامل سلسله های هخامنشیان ، اشکانیان ، و ساسانیان می شوند نیز از تنوع قابل ذکر برخوردار است. دو یادگار برجسته ای که در این بخش به معرض دید علاقمندان گذاشته شده است شامل یک و یترین طراحی شده جهت نمایش اجساد یک زن و مرد تدفین شده مربوط به هزاره اول قبل از میلاد می باشد. این اجساد که در کاوشهای علمی 1378در محوطه مسجد کبود کشف شده اند در واقع بخشی از بقایای یک قبرستان سه هزار ساله بشمار میروند که بدلیل استثنایی بودن آنها به معنی اینکه زن و مرد تواماً در یک گور قرار گرفته بودند به موزه آذربایجان منتقل و به نمایش گذاشته شده اند . ضمناً برای اینکه تصویر روشنی از کار کاوش باستانشناسان ارائه گردد لایه های کشف شده در جریان کاوش به صورت مجازی باز سازی گردیده تا سیر تاریخی شکل گیری و گسترش شهر تبریز نمایان گردد.
در منتهی الیه سالن و در دیوار ضلع شمالی ، سنگ بسم الله که یکی از نادرترین آثار هنری ایران محسوب می شود نصب گردیده است. این سنگ از پنج قسمت تشکیل شده، چهار قسمت آن قاب اثر و یک قسمت آن متن اثر است که تمام سطوح سنگ توسط هنرمند ایرانی محمد علی قوچانی حجاری شده است. در سالن طبقه اول در امتداد آثار تمدنهای باستانی ایران به دوره اسلامی می رسیم . قدیمی ترین اشیاء این دوران از قرن چهارم هجری و آثار بجای مانده از تمدن نیشابور که شاخصه آنها بکار گیری لعاب سفید نقش و نگارهایی با محتوای اسلامی و استفاده از خط کوفی است آغاز می گردد و به دوره قاجار منتهی می شود. از دیگر آثار برجسته این بخش می توان به ظروف سفالی دوره ایلخانی با نقش و نگارهای متنوع اشاره داشت. قفل رمزی مربوط به اواخر قرن شش هجری قمری نیز یکی دیگر از یادگار های قابل ذکر در این بخش به شمار می رود. در سالن جدید التاسیس این قسمت ، موزه آذربایجان اقدام به نمایش قدیمی ترین سکه های ضرب شده در گستره جغرافیایی ادوار مختلف تاریخ ایران کرده است. این سکه ها از دوره هخامنشی تا حکومت قاجاریه را شامل
می شوند. همچنین نمونه ای از نادرترین و زیباترین مهرهای قدیمی در این بخش در کنار سکه ها دیده می شود.
طبقه زیر زمین موزه آذربایجان از سالهای گذشته محل نمایش و نگهداری مجسمه های نفیس و ارزنده ای است که توسط مجسمه ساز شهیر تبریزی آقای احد حسینی خلق شده اند. موضوع این مجسمه ها نگاه عمیق هنرمند به سرگذشت انسان و خلق و خوی او در طول تاریخ بخصوص در قرن بیستم میلادی می باشد. مدیریت این موزه امیدوار است باانتقال این مجسمه های ارزشمند به جایگاهی مناسب برای نمایش انها فضایی برای پیشبرد و گسترش موضو عیت این موزه که یک موزه باستانشناسی است ایجاد گردد تا بخش دیگری از تاریخ باستانی و زندگی اقوام این سرزمین در معرض دید علاقمندان قرار گیرد.
جدیدترین قسمت موزه آذربایجان بخش سنگ نگارهای قدیمی می باشد که متعلق به ادوار مختلف تاریخی است. در این بخش سنگ قبرهایی از دوران مختلف اسلامی انتخاب و به نمایش گذاشته شده است. همچنین قوچهای سنگی، مجسمه های سنگی، پیکره های انسانی و نمونه هایی از سنگ های کتیبه دار در این قسمت بچشم می خورد.
پایگاه جاذبه های گردشگری ایران
سایت جامع گردشگری ایران
مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران
پایگاه فرهنگ سرا (تاریخچه تبریز)
پایگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آذربایجان شرقی
آب مصر و باد چین را خاک آذربایجان (سلمان ساوجی)
وجود كوهستان هاي زيبا و سر به فلك كشيده كه حتی در اوج گرماي آفتاب تابستاني جامه سفيدشان را از تن به در نمي كنند، رودخانه هاي خروشان و آبشارهاي فرح بخش آن با چشم اندازهاي بديع و جان افزا ، باغ هاي پرميوه و ييلاق هاي سرسبزش ، درياچه هاي پر موج و تفرج گاه هاي روح پرور، استخرها، آسياب ها و روستاهاي دل انگيز، همه و همه اين استان را به يكي از زيباترين مناطق ایران و یکی از بهترین مناطق برای گردشگری به خصوص در فصول گرم تبديل كرده است.
این استان داراي 12 شهرستان و 31 شهر است. شهرستان هاي آن عبارتند از اهر ، بستان آباد ، بناب ، تبريز ، سراب، شبستر ، كليبر ، مراغه ، مرند ، ميانه ، هريس و هشترود. مركز آذربايجان شرقي شهر تاريخي و توسعه يافته تبريز است که خود یکی از دیدنی ترین شهرهای ایران به شمار می آید. آذربايجان شرقي يكي از كانون هاي صنايع دستي ايران محسوب مي شود. تبريز يكی از قطب های صنعتی كشور نیز به شمار می آید و کارخانه های مهمی را در خود جای داده است.
صنایع دستی
اگر چه این استان بنا به تجربیات گروه آنوبانینی جزء سردترین استان های کشور است؛ اما از تنوع اقليمي قابل توجهی نیز برخوردار می باشد؛ به طوري كه در بیش از 50 روز از سال شاهد يخبندان بوده و در گرم ترين روزهای تابستان در برخي مناطق استان، درجه حرارت، به 40 درجه سانتيگراد می رسد.
گردشگری
شهرستانهای استان آذربایجان شرقی :
1- میانه :
جمعیت شهرستان میانه بالغ بر 207.758 نفر است که 24/6% از کل جمعیت استان آذربایجان شرقی را در 42.236 خانوار جای داده است که از این تعداد 84.141 نفر در شهرها در قالب 18.018 خانوار شهری و 123.617 نفر در روستاها در قالب 24.218 خانوار روستایی به سر می برند. شهرستان میانه با وسعتی معادل 5595 کیلومتر مربع در جنوب شرقی استان در مسیر راه ترانزیت بین المللی تهران، تبریز و اروپا و مسیر راه آهن تهران، زنجان، میانه، تبریز، جلفا و ترکیه قرار گرفته که 29/12% از کل وسعت استان را به خود اختصاص داده است. این شهرستان از 4 بخش (کاغدکنان، کندوان، ترکمانچای و مرکزی) همچنین 17 دهستان که شامل 350 روستای دارای سکنه و 54 روستای خالی از سکنه می باشد تشکیل گردیده است.
پیشینه و سابقه تاریخی شهر ستان میانه به قبل از میلاد مسیح باز می گردد و بعضی نوشته ها سابقه تاریخی میانه را تا 720 سال پیش از میلاد نیز نقل می کنند. وجود کتیبه های آشوری و اورارتویی در بعضی مناطق آذربایجان و کشف آثار باستانی و مجسمه های سفالین در شهرستان میانه، قدمت تاریخی آن را به دوره های پیش از تشکیل دولت ماد می رساند.
در پی حفاریهایی که در سال 1352 شمسی در یکی از قریه های اطراف میانه به نام آرموداق انجام گرفت؛ یک مجسمه سفالین مربوط به دوره ساسانیان کشف شد. این تندیس توسط رئیس اداره باستان شناسی وقت به موزه باستانشناسی تبریز منتقل گردید.
در کتابهای تاریخی و سفرنامه های جهانگردان نام این شهرستان را "میانج" ثبت کرده اند. چون این شهرستان به نوشته برخی، پیش از میلاد مسیح در خط مرزی دو سرزمین ماد و پارت قرار گرفته بود و هم اکنون نیز (شاید) چون در وسط مراغه و تبریز قرار دارد و یا اینکه چون بین دو شهر زنجان و تبریز واقع گردیده این نام را انتخاب کرده اند. با این حال شهرستان میانه در قرنهای هفتم و هشتم هجری علاوه بر "میانج" نام دیگری چون "گرمرود" داشته و در برخی از کتاب های آن زمان برای شناسایی آن از هر دو نام "گرمرود و میانه" استفاده شده است.
رودخانه های متعددی در شهرستان میانه جاری می باشد که موقعیت مناسب آنها باعث رونق کشاورزی و دامداری گردیده که عبارتند از: قزل اوزن، قرانقو، شهر چای، گرم رود، قوری چای، آیدوغموش، آجی چای، ترکمنچای و چندین رودخانه فصلی دیگر که در این شهرستان جاری است در نهایت تحت عنوان سفید رود به دریای خزر می ریزد. بزرگترین کارخانه فولاد شمال غرب کشور (فولاد آذربایجان) در میانه تاسیس و مورد بهره برداری قرار گرفته است.
2- مرند
در دایره المعارف بزرگ اسلامی آمده است كه مرند مركز سكونت اقوامی مهم در دوره كلده و آشور بود. بطلمیوس از این شهر به نام ماندگار یاد کرده است. به عقیده ویلیامز جاكسون ، مرند پایتخت شهرستان واسپورگان در دوره ساسانیان بود و بقایای آتشكده ای در تپه خاكستری مرند دلیل همین مدعاست. آب و هوای مساعد کوهستانی ، برف و باران كافی و مراتع و چمن زارهای سرسبز؛ جاذبه های طبیعی زیادی را در دره ها و کوه های منطقه به وجود آورده است. کوه کیامکی داغ و رودخانه ارس به همراه چشمه های آب معدنی از مهم ترین جاذبه های طبیعی مرند به شمار می آیند. به نظر آنوبانینی مرند به واسطه ی حاصل خیزی خاک و دارا بودن آب كافی از شهرستان های مهم كشاورزی استان آذربایجان شرقی محسوب می شود. بناهای متعدد تاریخی از جمله: مسجد جامع مرند، کاروان سرای هلاکو و تپه های باستانی، قلعه ها، پل ها، حمام های قدیمی و آرامگاه های مشاهیر از دیگر مکان های دیدنی شهرستان مرند محسوب می شوند.
آب و هوای مساعد کوهستانی ، برف و باران كافی، مراتع و چمن زارهای سرسبز، جاذبه های طبیعی زیادی را در دره ها و کوه های منطقه به وجود آورده است. کوه کیامکی داغ و رودخانه ارس به همراه چشمه های آب معدنی از مهم ترین جاذبه های طبیعی مرند به شمار می آیند. بناهای متعدد تاریخی از جمله مسجد جامع مرند، کاروان سرای هلاکو و تپه های باستانی، قلعه ها، پل ها، حمام های قدیمی و آرامگاه های مشاهیر از دیگر مکان های دیدنی شهرستان مرند محسوب می شوند.
مرند در اصل به زبان آذری "مارنده" بوده، مار همان كلمه ماد است كه در زبان آذری به مار تبدیل شده است. نام یونانی مرند "مرو" است و احتمالا از قومی به همین نام كه این منطقه را تا دریاچه ارومیه تحت اشغال داشته اند گرفته شده است. نام قوم مروا با پسوند "ند" به شكل مرواند به معنی جایگاه قوم مروا درآمده است كه در طول زمان به مرند تبدیل شده است. در تقویم البلدان آمده كه واژه مرند به زبان ارمنی به معنای دفن یا دفینه است. ارامنه معتقدند مرند محل دفن حضرت نوح است.
تاریخ مرند به چند قرن پیش از میلاد مسیح می رسد. در دایره المعارف بزرگ اسلامی آمده است كه مرند مركز سكونت اقوامی مهم در دوره كلده و آشور بود. بطلمیوس از این شهر به نام ماندگار یاد کرده است. به عقیده ویلیامز جاكسون، مرند پایتخت شهرستان واسپورگان در دوره ساسانیان بود و بقایای آتشكده ای در تپه خاكستری مرند دلیل همین مدعاست. در سفرنامه ویلیامز جكسون آمریكایی، درباره وجه تسمیه مرند آمده است كه بنای این شهر به امر دختر ترسایی به نام "ماریا" گذاشته شد. وی كلیسای بزرگی در این محل بنا كرد كه اكنون مسجد جامع شهر است به همین دلیل نام این شهر "ماریانا" خوانده شد كه بعدها به مریند، مروند، ماریانه، و سپس به مرند تغییر نام یافت.
آثار كلیسای قدیمی این شهر هنوز پابرجاست و صلیب هایی بزرگ و كوچك به شكلی زیبا دور تا دور قسمت فوقانی آن را پوشانده اند. از سویی دیگر برخی از محققین مرند را تغییر یافته كلمه "مادوند" و "مارند" یعنی محل زندگی مادها ذكر كرده اند.
شواهد تاریخی نشان می دهد كه مرند در روزگار قیام بابک خرم دین جزو قلمروی او بود و محمد روادی حكم ران مرند از بابک اطاعت می كرد. پس از دوره روادیان، دیگر نامی از مرند برده نمی شود، ولی وقایع عمومی منطقه نشان می دهد كه این ناحیه تا حدود نخجوان، ایروان، تفلیس، شیروان، شماخی، خوی و آن محل نبرد حكومت های آذربایجان، گرجستان و ارمنستان از یک سو و فرستادگان خلفا از سوی دیگر بوده است. با برقراری نظام ایلخانی پس از حملات مغول، سلاطین ایلخانی بر مراغه، تبریز و سلطانیه حكومت راندند. در دوره تیموریان و پس از آن مرند مانند سایر شهرها دچار غارت و جنگ و ویرانی شد.
در دوران صفویه به خصوص در زمان شاه اسماعیل اول كه ایرانیان در جنگ چالدران شكست خوردند، تمامی آذربایجان به تصرف عثمانی ها در آمد و مرند هم مانند سایر شهرها از این قاعده مستثنی نبود. حتی به دلیل موقعیت سوق الجیشی، بیش تر از سایر نقاط مورد تاخت و تاز قرار گرفت. در زمان شاه عباس، حكومت مرند به امیری به نام سلطان جمشید خان دنبلی داده شد و این شهر مركزیت حكومتی پیدا كرد. در سال 1016 هجری قمری، شاه عباس برای نبرد با عثمانیان مرند را پایگاه خود قرار داد.
در دوره قاجاریه به دلیل رونق فعالیت های صنعتی، بازرگانی و معدنی ماورای ارس و داد و ستد بین تبریز و خوی با باكو و تفلیس و مهاجرت و مسافرت مردم آذربایجان به روسیه هم چنین لزوم مبادلات پستی و راه كاروانی، بر شهرت و آبادانی مرند افزوده شد. در دوره انقلاب مشروطیت "شجاع نظام مرندی" در مرند، زنوز و منطقه علمدار و گرگر به مخالفت با مشروطیت و طرف داری از استبداد برخاست. در این زمان راه مرند راه بازرگانی ایران به اروپا و روسیه بود و برای تبریز از لحاظ تأمین آذوقه و مایحتاج زندگی اهمیت اساسی داشت. این راه بارها توسط افراد "شجاع نظام مرندی" مسدود شد، اما سرانجام این مرد با یک بمب پستی كه توسط مشروطه خواه معروف "حیدر خان عمو اوغلی" از تبریز فرستاده شد، به هلاكت رسید.
3- مراغه
گر به لطف از مراغه یاد کند (اوحدی)
مراغه يكي از قديمي ترين شهر هاي ايران و دومين شهر بزرگ استان آذربايجان شرقي (بعد از تبريز) و در كنار رودخانه زيباي صوفي (صافی) مي باشد.
تا عمر مراغه بود، هرگز ننشاند
مانند تو سرو در کنار صافی (اوحدی)
مراغه در مشرق درياچه اروميه، بر دامنه جنوبي كوه سهند قرار گرفته است. بنا بر تحقیق آنوبانینی نام مراغه در اصل ماراوا، مراوا و ماداوا بوده که جایگاه مادها معنی می دهد. موقعيت منطقه اي مراغه طوري است كه از شمال به شهر تبريز و ارتفاعات كوه هاي سهند و از شرق به شهرستان هشترود و از سمت مغرب به درياچه اروميه و از جنوب به شهرستان مياندوآب محدود است.
فاصله مراغه–تبریز از طریق جاده آسفالته 130 کیلومتر و اختلاف ساعت این شهر با تهران 21 دقيقه و 30 ثانيه است. اين شهر علاوه بر جاده آسفالته، از طريق خط آهن به تبريز و تهران و از طريق خط هوايي به تهران متصل مي شود. به طور كلي مراغه از دو ناحيه كوهستاني و جلگه اي تشكيل يافته و از لحاظ آب و هوا، معتدل (متمايل به سرد) و نسبتا مرطوب است.
از آثار بسیار کهن در مراغه؛ مهرابه مراغه است. مهرابه ها نیایشگاه های مهرپرستان بوده است. مهرپرستی؛ دینی ایرانی بوده که تقدس خورشید از اجزای اصلی آن به شمار می رفته است.
سد علویان بر روی صوفی چای (رودخانه صوفی)؛ مراغه
مراغه يكي از مراكز مهم تهيه و صدور خشكبار محسوب مي شود. از چشمه هاي معدني معروف اطراف شهر مراغه مي توان به: شور سو، گشايش، ايستي بلاغ، قره پالچيق و ساري سو اشاره كرد. از بناهاي تاريخي و قديمي آن گنبد كبود (قبر مادر هلاکو)، گنبد مدور، گنبد غفاريه و آرامگاه اوحدی مراغه ای شاعر برجسته دوره ایلخانی و... را مي توان نام برد.
اوج شهرت نام مراغه به عهد هلاكوخان مي رسد. در دوره هلاكوخان و در زماني كه مراغه به عنوان پايتخت برگزيده شده بود، با تقاضا و تشويق دانشمند بزرگ ايراني خواجه نصير الدين طوسي، معتبرترين مركز علمي جهان يعني رصدخانه مراغه در يكي از تپه هاي شمال غربي مراغه احداث گرديد كه قبل از ويراني يكي از بزرگترين مراكز پژوهشي و نجومي زمان خود در جهان بود. هم اكنون گنبدي بلند جهت پوشش بقاياي برج مركزي رصدخانه بر روي آن احداث گرديده كه به عنوان نمايشگاهي از آثار آلات نجومي آن دوره نيز از آن استفاده می شود.
گنبد كبود (مقبره مادر هلاکو)
گنبد کبود كه به مقبره مادر هولاكو نيز معروف می باشد در حدود 10 متري برج مدور واقع است. در اين برج، كتيبه اي كه تاريخ بناي آن را معلوم نمايد وجود ندارد ولي كارشناسان آن را مربوط به دوره سلجوقي دانسته و تاريخ بناي آن را به سال پانصد و نود و سه نسبت مي دهند. عده اي نيز به علت انتساب برج به مادر هلاكو آن را متعلق به دوره مغول مي دانند ولي به عقيده "آندره گدار" تاريخ بناي برج بايد مربوط به قبل از هلاكو باشد.
گنبد سرخ
گنبد سرخ یکی از قدیمی ترین بناهای موجود در مراغه است که در قسمت جنوب غربي شهر قرار دارد. نام باني بنا و تاريخ احداث آنرا مي توان از كتيبه جبهه شمالي و نام سازنده آن را از كتيبه غربي ملاحظه نمود. آنچه از اين كتيبه ها برداشت مي گردد این است که بناي گنبد سرخ در سال542 هجري قمری به دستور عبدالعزيز بن محمود بن سعد يديم و به وسيله بني بكر محمد بن بندان بن محسن معمار ساخته شده است.
موزه مراغه
موزه مراغه در کنار مقبره اوحدی قرار دارد؛ که عنوان موزه تخصصی ایلخانی را به خود اختصاص داده است. شهر مراغه در دوره ایلخانیان مغول، مقر حکومتی و پایتخت آنان بوده است. اشیاء موجود در این موزه شامل ظروف سفالی، سکه، کتاب، ظروف مفرغی و... مربوط به دوران اسلامی است.
مقبره اوحدي مراغه اي (رکن الدین ابوالحسن مراغی مشهور به اوحدی مراغه ای)
یکی از آثار معروف مراغه؛ مقبره اوحدی مراغه ای است که محل دفن رکن الدین ابوالحسن مراغی مشهور به اوحدی مراغه ای، عارف و شاعر پارسی گوی نامدار دوره ایلخانی، صاحب مثنوی معروف جام جم است؛ که در میان باغ سرسبزی واقع گردیده. شیخ اوحد الدین اوحدی مراغه ای فرزند حسین اصفهانی در حدود سال 670 ه. ق. در مراغه متولد شد. از جوانی انسانی عارف و وارسته بود و در علوم دینی و عرفانی به درجه کمال رسید.
رصدخانه مراغه (رصد خانه خواجه نصیر الدین طوسی)
رصدخانه مراغه یکی از يادگارهاي علمي و فلكي خواجه نصیرالدین طوسی؛ فیلسوف، ریاضیدان و منجم بزرگ دوره ایلخانی و صاحب رساله مشهور اخلاق ناصری و زیج معروف ایلخانی است كه به دست او، با همراهي عده اي از فضلا و دانشمندان بنا شده. اين رصدخانه زمانی از مشهورترين رصدخانه هاي اسلامي بوده که آوازه آن تمام جهان آن روز را فرا گرفته و تاكنون با اين همه تطورات و تغييراتي كه در جهان پديد آمده هنوز هم نام آن رصدخانه و باني آن بر سر زبانهاست.
4- کليبر
به نظر آنوبانینی گذشته از موهبت های الهی، دست هنرمند پیشینیان در زمان های متمادی بیشتر گردشگران را مجذوب خود ساخته است. از جمله آثار و شواهد برتر مذکور؛ پل های خداآفرین بر روی رودخانه ارس در شمال شهرستان کلیبر، امارت های آینالو و وینق در جنگل های ارسباران از این نمونه ها است.
کاروانسرای دوره صفوی که در کنار رودخانه کلیبر واقع شده و برج های یادمان یا مقبره ای از دوران مختلف که اکثرا مربوط به دوره ایلخانان است و همچنین امامزاده کلیبر و حمام مسجد جامع کلیبر، اصالت تاریخی شهرستان را سندیت می بخشد.
علاوه بر آثار و شواهد باستانی، دلاوری های مردان تاریخ این دیار، بیشتر شایان تقدیر است که همیشه مدافع سرزمین های خود در برابر دشمنان بوده اند؛ نمونه آن بابک خرمدین است که بیش از 20 سال در برابر اعراب به مقابله برخواست و در آخر با خیانتی دستگیر و به طرز فجیعی کشته شد. این دلاور مرد در قلعه هایی چون قلعه پیغام (پیکان)، قلعه آوارسین و قلعه بابک (بذ، جمهور، جاویدان) حکومت کرده که به دیده تحقیق بر تاریخ بر ما واضح است که این مردان بزرگ را اندیشه هایی جز رهایی از یوغ بیگانگان نبوده و این همه طغیان ها جز برای نجات ایران نبوده است.
در روزگاران قدیم اهر و كلیبر از قصبات پیشكین (مشگین شهر) بودند. حمدالله مستوفی در ذکر منطقه تومان پیشگین، درباره كلیبر چنین می نویسد: "تومان پیشگین، در این تومان هفت شهر است. پیشگین، خیار، انار، ارجاق، اهر، تكلفه، كلنبر( كلیبر)".
5- اهر
در گذشته، شهر اهر از سه محله تشکیل می شده است: کوی ساداتلو، کوی نخجوانلو و کوی باغبانلو. هر سه محله مسکونی بوده و در حد فاصل آنها باغات انبوهی وجود داشته است. آب شهر از چند قنات تامین می شده که در محله های مختلف شهر مانند قنات محله چلبوردی وجود داشته که امروزه تقریباً همه آنها از بین رفته است.
مورخان در مورد علت نامگذاری این شهر به اهر به موارد گوناگونی اشاره کرده اند از جمله اینکه نام این شهر در قدیم "میمند" بوده چنانچه نویسنده کتاب حدود العالم در سال 375 ه.ق. از اهر بنام "میمند" نام برده و این منطقه را منطقه ای بسیار آباد توصیف کرده است. بعضی دیگر از مورخان معتقدند نام اهر به فتح "الف" و سکون "ه" از کلمه ای که در زبان عربی معنی درخت ون را می دهد گرفته شده است؛ چراکه در این منطقه خوش آب و هوا، درختان ون به وفور یافت می شده است.
عده ای دیگر از مورخان نیز نام این شهر را ریشه در عقاید مذهبی آنان دانسته اند، چنانکه کلمه اهر از کلمه "هر" و "هور" که به معنای خورشید می باشد و نشان دهنده مذهب مهر و هور پرستی این منطقه دارد گرفته شده است. به نظر آنوبانینی اسامی مناطق وابسته به این شهر تایید کننده این موضوع می باشد؛ مناطق زیر موید مهر پرستی این مناطق در دوران قدیم می باشد.
بقعهٔ شیخ شهابالدین محمود اهری از اماکن تاریخی و مقدس در این شهرستان است. مسجد جامع و مسجد شیخ عماد نیز از نقاط تاریخی شهر است.
6- تبریز
به ایمنی و به مال و به نیکوئی و جمال (قطران)
تبریز با بيش از 1 ميليون و 700 هزار نفرجمعیت دومين شهر صنعتي كشور و سومين شهر پرجمعيت ايران است. ارتفاع آن از سطح دریا 1340 متر است و با وسعتی حدود 11800 کیلومتر مربع در قلمرو میانی خطه آذربایجان و در قسمت شمال شرقی دریاچه ارومیه و 619 کیلومتری غرب تهران قرار گرفته است. مردم تبریز همانند اکثر مردم آذربایجان شرقی دارای مذهب شیعه بوده و به زبان ترکی آذری صحبت میکنند. ولی در این شهر اهل تسنن و اقلیت های مذهبی نیز در بعضی محلات وجود دارند. تبريز در قديم، به "شهرباغ" معروف بوده و در برخی اسناد برای تبریز نام های "تاورز"، "تورژ"، "تورش" و "دورژ" هم ذكر شده است.
تاریخ تبریز پیش از ظهور اسلام؛ مملو از ظن وگمان ها و حتی تعارض است.اما بعد از ظهور اسلام این شهر توسعه بسیاری یافته و در گستره وسیع حکومت اسلامی به "قبه السلام" مشهور می شود. سپس در شاهراه ابریشم، شرق را با غرب پیوند داده و رونق اقتصادیش به بنیان بازارها و کاروانسرا هایی می انجامد که عظیم ترین مکان مسقف پهنه گیتی می گردد.
بنیاد شهر تبریز و وجه تسمیه نامش افسانه ای را می ماند. درباره بنا و وجه تسمیه شهر تبریز "حمدالله مستوفی" و "یاقوت حموی" می نویسند: بنای تبریز از زبیده زن هارون الرشید است. وی که به بیماری تب نوبه مبتلا بوده؛ روزی چند در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دل انگیز آنجا بیماریش زایل می شود. به همین دلیل فرمود تا شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را "تب ریز" بگذارند.
همانطور که در ابتدا اشاره شد؛ پیشینه تبریز همواره در هاله ای از ابهام مستتر بوده. حتی در اوایل ظهور اسلام نیز در حمله اعراب به آذربایجان، نامی از تبریز دیده نمی شود. تنها اشاره دقیق و مستند مربوط به زمان سلسله روادیان است که در دوره خلافت متوکل عباسی، تبریز رو به آبادی نهاد و دور شهر را بارو کشیدند. از آن زمان به بعد تبریز با سپری ساختن وقایع تلخ و شیرین مشهور شد. اوصافی که در طول تاریخ از تبریز شده است به اجمال چنین است:
در قرن چهارم هجری، "یاقوت حموی"، تبریز را مشهورترین شهر آذربایجان می خواند. "ابو حوقل" در 367 و "ابن مسکوبه" در 421 و "ناصر خسرو" در 438؛ تبریز را بزرگترین و آبادترین شهر آذربایجان می خوانند. در سال 618 لشگر مغول به پشت دروازه های تبریز می رسند، اما تدابیر شایان تقدیر بزرگان شهر، تبریز را از حمله لشگر وحشی مغول مصون نگه می دارد و مردم تبریز با بذل مال، شهر را از کشتار و ویرانی رها می سازند.
در زمان غازان خان مغول، تبریز شکوه ویژه ای می یابد. "خواجه رشیدالدین فضل الله" وزیر اندیشمند ایلخانیان "ربع رشیدی" را بنیاد می نهد که در زمان خود عظیم ترین مرکز علمی–فرهنگی به شمار می رود. این شهر در طول تاریخ دوره های طلایی متعددی را سپری ساخته است. دوران پایتختی، دوران ولیعهدنشینی، دوران شکوفایی تجاری، اقتصادی،علمی، هنری و...
زمانی تبریز، در عرصه هنر تحول شگرفی را موجب می گردد که امروز آثار کم نظیر آن دوره، زینت بخش موزه های جهان است. مردان و زنان نامداری از این شهر برخاسته اند. کعبه ملای روم، میعادگاه عرفا، شعرا، اندیشمندان و بزرگان بوده؛ به همین دلیل تبریز یگانه شهری است که صاحب مقبره الشعرا است. مقبره ای که خاقانی ، همام ، قطران و دیگر بزرگان متقدم و سرانجام شهریار شیرین سخن، در آن مکان آرمیده اند.
تبریز از لحاظ گردشگری بسیار مستعد بوده و از چه از لحاظ اکوتوریسم و چه از لحاظ تنوع آثار باستانی قابل توجه است. گرچه آب و هوای منطقه در فصل های سرد سال گردشگری را در آن مشکل کرده است لیکن در ماه های اردیبهشت تا مهر ماه از آب و هوایی مطبوع برخوردار بوده و مسافرتی خاطره انگیز را نوید می دهد.
خواجو کنار دجلهء بغداد جنّت است
لیکن میان خطّهء تبریز خوشتر است (خواجوی کرمانی)
مقبره الشعرای تبریز (قبر محمد حسین شهریار، خاقانی، قطران تبریزی، اسدی طوسی و...)
در خيابان ثقه الاسلام تبریز و در ضلع شمالي بقعه سيد حمزه، قبرستانی وجود دارد كه مدفن اغلب شاعران و بزرگان اين مرز و بوم بوده است. بناي يابود زيبايي با تأسيسات توريستي به نام مقبر الشعرا در اين محل ايجاد گرديده. آرامگاه یکی از بزرگترين شاعران قرن حاضر ايران (شهريار) در اين محل قرار دارد.
موزه تبريز
از دیگر نقاط دیدنی شهر تبریز، می توان موزه این شهر را نام برد. این موزه در مساحتی قریب به 3000 متر مربع از سال 1341 مورد بهره برداری قرار گرفته و مشتمل بر 3 سالن نمایش است که در آنها 2300 قطعه شیء ثبت شده وجود دارد. آثار به نمایش گذاشته شامل اشیاء باستانی از دوران های مختلف تاریخی، آثار مردم شناسی و آثار مشروطیت می باشد.
مسجد كبود (مسجد کبود یا گی مسجد تبریز)
مسجد کبود (گـُـی مسجد) بنا به کتیبه سردر آن؛ به سال 870 هجری قمری و در زمان سلطان جهانشاه، مقتدرترین حکمران سلسله "قره قویونلویان" که فردی زیبا پسند و شاعر بوده، بنا شده است. تنوع و ظرافت کاشیکاری و انواع خطوط به کار رفته درآن و همچنین زیبایی و هماهنگی رنگ ها سبب شده که به "فیروزه اسلام" شهرت یابد.
ايل گلي (ال گولی یا شاه گولی)
ایل گلی (شاه گلي) از گردشگاه هاي زيباي تبريز است كه در جنوب شرقي تبريز بر دامنه تپه اي واقع شده. ايل گلي استخري بزرگ به شكل مربع به مساحت 54 هزار و 675 متر مربع است و در جنوب آن تپه اي وجود دارد كه آنرا از بالا تا پايين، همسطح استخر، پله بندي كرده و نهر آبي از آن به سمت پايين روان است. در مركز استخر، عمارتي به شيوه سنتي در دو طبقه ساخته شده و اطراف استخر به صورت پارك بسيار زيبا و فرح بخشي درآمده كه يكي از زيباترين جاذبه هاي گردشگري آذربايجان شرقي به شمار مي رود.
روستای كندوان (روستاي صخره اي، تاریخی و دیدنی کندوان تبریز)
کندوان در 50 كيلومتري جنوب غربي تبريز؛ يكي از روستاهاي دهستان سهند مي باشد كه در 18 كيلومتري جنوب اسكو، در دامنه سرسبز سلطان داغي واقع شده است. آنچه به كندوان هويت باستاني داده؛ وجود 117 خانوار و منزل مسكوني در درون توده هاي مخروطي و هرمي شكل صخره اي است. روستاييان كندوان داخل اين توده ها براي خود خانه مسكوني، آغل، انبار و كارگاه ايجاد كرده اند.
7- جلفا
کار مردم جلفا کشاورزی و فعالیت اداری و گمرکی است. در سالهای اخیر، ایجاد تسهیلات در تردد مرزی، تشکیل بازارچه های مرزی، وجود گمرک و مبادله کالا و مسافر از طریق این شهر سبب جذب جمعیت و رونق تجارت در آن گردیده است. وجود گمرک مرزی ايران و جمهوری آذربايجان در جلفا، این منطقه را به ناحیه ای مهاجر پذیر تبدیل کرده است. به شکلی که مردم منطقه می گویند شهر جلفا فاقد افراد محلی بوده و تمام جمعیت آن را مهاجرینی که بیشتر از شهرهای اطراف به جلفا آمده اند، تشکیل می دهد. آبشار آسياب خرابه که يكی از زيباترين مناطق ديدنی آذربايجان شرقی است و رودخانه ارس با دره زيبای آن، از جاذبه های طبيعی و اکوتوریسم شهرستان جلفا به شمار می آیند.كليسای سنت استپانوس که از مهم ترین و جالب ترين آثار تاريخی و معماری ارامنه است، نیز در محدوده جغرافیایی این شهرستان قرار گرفته است. همچنین کاروان سرای شاه عباسی که يادگار دوران صفويه است و قلعه های قديمی به همراه تپه و پل های تاريخی از دیگر جاذبه های گردشگری این شهرستان به شمار می آيند که این منطقه را به یکی از مناطق مهم توریستی کشور بدل کرده است.
کلیسای سنت استپانوس (استپانوس مقدس)
"كليساي سنت استپانوس" آذربايجان شرقي بعد از "قره كليسا" در آذربايجان غربي، مهمترين كليساي ارامنه كشور است. اين كليسا مربوط به قرون 10 تا 12 ميلادي است. این کلیسای بسیار زیبا و دیدنی در منطقه ای سرسبز و ییلاقی در 11 کیلومتری شمال شرق جلفا در كنار رودخانه ارس قرار دارد و در ایام تعطیل فصل های گرم سال پذیرای خیل عظیمی از گردشگران داخلی و خارجی است.
بناى کلیسا از سه قسمت تشکیل شده:
برج ناقوس: بر روى ایوان دو طبقه اى متصل به دیوار جنوبى کلیسا قرار گرفته و داراى گنبدى هرمى شکل هشت ضلعى است که بر روى هشت ستون استوانه اى از سنگ سرخ با سرستونهاى زیبا استوار گردیده است.
پیشانى طاقهاى بین این ستونها که پا طاق گنبد برج محسوب مى شوند با نقوش برجسته فرشته، صلیب، ترنج، ستاره گل هشت پرزینت یافته است. این برج در زمان عباس میرزا نایب السلطنه مرمت شده است.
نمازخانه: نمازخانه در زمینى به ابعاد ۱۶در۲۱ متر بنا گردیده است. در ورودى منبت کارى با تزئینات بسیار زیباى آن در وسط ضلع غربى تعبیه شده و از آثار نفیس اوایل دوره قاجاریه و احتمالاَ زمان عباس میرزا السلطنه به شماره مى آید. حجارى پایه ها و طاقناها و نیم ستون ها و زنجیره هاى جوانب و مقرنس کارى ها و تزئینات طاق سردر به قدرى بدیع است که بى شک از شاهکارهاى هنر حجارى محسوب مى شود.
کتیبه اى از سنگ ماسه اى سرخ رنگ به خط نستعلیق بر بالاى در ورودى و زیر طاق مدخل کلیسا به چشم مى خورد که مورخ به سال ۱۲۴۵ هجرى قمرى مبنى بر خرید قریه دره شام جلفا توسط عباس میرزا ناب السلطنه فرزند فتحعلیشاه از مجبعلى بیگ نخجوانى به مبلغ سیصد تومان و وقف آن به کلیساى سنت استپانوس است.
نقش برجسته هایى از حواریون و قدیسین و فرشتگان بر پیشانی طاقنماهاى اضلاع شانزده گانه گریو گنبد که در حقیقت پاطاق گنبد و زیباى نماز خانه کلیسا محسوب مى شود مشاهده مى گردد، پوشش این گنبد به صورت هرمى با سبک خیارى سى و دو پهلوئى است که بر روى یک پلان ستاره شکل شانزده پر قرار گرفته است. داخل طاقنماهاى گریوگنبد یک در میان پنجره اى تعبیه شده که طاق هلالى تودر توئى دارد و بالاتر از پنجره، تصویر برجسته یکى از حواریون در داخل قابى چهار گوش نماى بیرونى آن را زینت مى دهد. تصور نمى رود بتوان حق توصیف طرح هاى زیبا و جالب توجه این گنبد، نقش برجسته ها، سنگ نبشته ها، مجسمه ها، ظرائف هنرى و معمارى گنبد را در این مختصر ادا نمود.
فضاى داخل کلیسا به صورت صلیب مى باشد که از سه قسمت ایوان نمازخانه و محراب تشکیل شده است. ایوان بر روى دو ستون و دو نیم ستون قرار گرفته در پشت آن و زیر گنبد اصلى نمازخانه کلیسا واقع شده است. گوشه هاى مقرنس پاطاق گنبد داراى تصاویرى رنگى است که شیوه نقاش هاى مذهبى قرن ۱۶ و ۱۷ میلادى را به یاد مى آورد. محراب در جانب شرقى نمازخانه قرار گرفته که ۹۶ سانتیمتر از کف نمازگاه بلندتر است. ازاره محراب از سنگ مرمر است و بالاى این ازاره ها را هفت طاقنماى جناعى دو طبقه زینت مى دهد. از جمله تزئینات شگرف درون معبد سه نمازگاه سنگى انفرادى با حجارى هاى زیباست یکى از این نمازگاهها را در وسط محراب قرار داده اند و دو تاى دیگر در طرفین شمالى و جنوبى و نمازخانه بزرگ و در محاذات همدیگر قرار گرفته اند. این نمازگاهها از آثار دوره قاجار به حساب مى آیند.
اجاق دانیال: تالارى است متصل به دیوار شمالى کلیسا که ۶ متر عرض و قزیب ۲۰ متر طول دارد و به سه قسمت مساوى تقسیم مى شود:
۱- اجاق دانیال که به وسیله دیوار از تالار جدا شده و به نام دانیال از قدیسین قرن پنجم میلادى معروف است.
۲- تالار اجتماعات در وسط قرار گرفته.
۳- محل غسل تعمید در انتهاى شرقى تالار واقع است که در آن سکوى بلندى به چشم مى خورد که میز سنگى غسل تعمید در وسط آن نهاده شده است.
دیرى در کنار کلیسا وجود دارد که در چهار طرف آن اتاقهایى وجود داشته که طبقه فوقانى آن جهت استراحت مسافرین و زائرین و طبقه زیرین محل اصطبل چهار پایان آنان بوده است. این دیر فعلا در دست تعمیر است. درباره تاریخ بناى این کلیسا که یکى از شاهکارهاى معمارى است. مطالب مختلفى نوشته شده است. برخى بدون توجه به وقایع تاریخى و تاریخ تطور شیوه هاى معمارى بناى آن را تا نخستین سده هاى مسیحیت پیش برده اند در حالیکه شیوه بنا و مصالح ساختمانى و تزئینات هنرى نشان مى دهند که بناى این کلیسا همزمان با کلیساهاى آختارمار و طاطائوس احداث شده است.
صدها سنگ نبشته به زبان ارمنى در داخل و خارج بنا نصب شده است که اگر این سنگ نبشته ها به زبان فارسى ترجمه گردد بانى و معمار و تاریخ بناى کلیسا حتى قسمتهایى از تاریخ اقوامى که در این سرزمین مى زیسته اند. روشن خواهد شد. اخیراَ کارهاى مرمتى بسیارى جهت استحکام بخشى این بنا و آماده سازى آن براى بازدید جهانگردان توسط میراث فرهنگى آذربایجان شرقى صورت گرفته است و جاده سابق آن نیز به نحو مطلوبى تعریض و آسفالت گردیده است.
8- سراب
قدیمیترین کتیبه پیدا شده در منطقه، کتیبه رازلیق میباشد که به زمان اوراتورها بر می گردد. گفته میشود سردار مشهور ایران بابک خرمدین در این مکان با شیبلی دیدار کرده است. مسجد جامع سراب قدیمیترین اثر دوران اسلامی در شهر سراب است و به قرن نهم هجری تعلق دارد. این مسجد بدون گلدسته و مناره بوده و از نظر ساختمانی عبارتست از یک شبستان بزرگ و یک حیاط کوچک در سمت غربی آن و دو درب ورودی یکی در شرق و دیگری در ضلع غربی که حیاط غربی را به مسجد مربوط می سازد.
حمدالله مستوفی تاریخ نویس مشهور که از این منطقه دیدن کرده بود در کتاب نزهه القلوب؛ مردم آن را ترکزبان، قوی هیکل، سفیدرو تعبیر کرده است.
جلوه گاه طبیعی و تاریخی :
تنها گذرگاه قدیمی ایران و بخشی از دنیای مشرق زمین به دنیای غرب در شمال غرب تبریز بر روی تلخه رود واقع شده است .این پل با 16 دهنه به طول 100 متر و عرض 5 متر همواره بر اثر طغیان های تلخه رود و عوامل انسانی تخریب و بازسازی شده است. نام این پل را اولین بار در متون صفویه زمان شاه اسماعیل اول د رسفرنامه ونیزیان می بینیم .اینک درپشت این پل سرریزی احداث شده است که منظره دل انگیزی به وجود آورده است . با عبور از کناراین پل قدیمی پایگاه دوم شکاری تبریز را درپیش رو داریم و در جنب آن فرودگاه تبریز قرار گرفته است
از دیگر پل ها ی کهن وسط شهر که بر روی مهرآنرود برپا شده اند ، پل سنگی ، پل قاری ، پل صاحب الامر ، پل منجم و...را می توان نام برد که بین این ها پل قاری که به پا چراغ نیز مشهور است با سر ستون های کله قوچی خودوچراغهای قدیمی اش زیبایی خاطره انگیزی به همراه دارد. از لحاظ بنا نیز پل های یادشده با سه یا چهار دهنه طاقی و شیوه کهنی را دارند.
قلعه ضحاک
در 3 کیلومتری ایستگاه خراسانک و بر فراز کوهساری که تونل مستقیم و طویل دو کیلومتری راه آهن مراغه به میانه از آن می گذرد بقایای ساختمان مفصل و سنگ و گچی به چشم می خورد که به قلعه ضحاک معروف است. عده ای از باستانشناسان بنای این قلعه را متعلق به دوره ی مادها می دانند که بعد ها نیز در دوران هخامنشی، اشکانی ، ساسانی مورد استفاده قرار گرفته و در دوره های اسلامی به صورت دژ و سیخ بزرگی درآمده است آنچه امروزه بیش از هر چیزی جلب توجه می کند چهار طاق زیبایی از عهد ساسانی است. دو طرف باز این بنا در لب پرتگاهی در کنار دره قرار دارد ابعاد چهار طاقی که به شکل مربع و به ابعاد متر و با پایه هایی به ضلع متر می باشد.که دارای سقفی با پوشش ضربی است. به گفته ی برخی از باستانشناسان بر خلاف طاقهای دیگر دوره ی ساسانی از این چهار طاق به عنوان افروختن آتش استفاده نمی شد. بلکه به عنوان برج دیده بانی که مشرف به دره ها و دشتهای اطراف بوده است به کار می رفت و مصالح این قلعه به خصوص چهار طاقهای آن از آجرهای بزرگ سرخ رنگ می باشد که مانند بسیاری از بناهای دوره ی ساسانی آجرهای آن به صورت افقی و قائم روی هم قرار گرفته است بقایای دیواره های سنگی و گچی قلعه ی ضحاک ظاهرا" از دوران ما قبل اسلام است و احتمال می رود در قرون 3و4 تعمیرات و الحاقاتی در آن صورت گرفته شده است معهذا این بنا تا قبل از اسلام و تا دوره اسماعیلیه مورد استفاده قرار گرفته است.
جاذبه هاي طبيعي
توده آتشفشاني سهند در 50 كيلومتري جنوب شهرستان تبريز قرار دارد . حد شرقي آن از شهرستان هشترود و سر اسكندر و قره چمن مي گذرد و تا حدود قافلانكوه پيش رفته است . بلندترين قله سهند به نام جام داغي اسـت بـه ارتفاع 3750 متـر . ايـن كـوه تعـداد زيادي قله هاي آذرين دارد كه بلندي 17 قله آن از 3000 متر تجاوز مي كند .
ارتفاعات سلطان سنجر
كوه سلطان سنجر كوه آتشفشاني است كه در حدود 15 كيلومتري شرق زنوز واقع شده است و قلعه اي به ارتفاع 3255 متر دارد . اين كوه بيشتر ايام سال از برف پوشيده است .
ارتفاعات مورو داغ
كوه موروداغ در 36 كيلومتري غرب تبريز در جهت شرقي – غربي از ارتفاعات شمالي صوفيان به سمت تبريز كشيده شده است . اين رشته كوه در گردنه پايان از شمال تبريز مي گذرد و به گردنه شبلي منتهي مي شود . بلندترين نقطه موروداغ 2210 متر ارتفاع دارد و معروف ترين قله هاي آن چله خانه، پير موسي و خواجه مرجان است .
چشمه تاپ تاپان
اين چشمه به فاصله 5 كيلومتري آذر شهر در جاده تبريز به مراغه واقع شده است . آب در حوضي طبيعي جمع مي شود و مورد استفاده قرار مي گيرد . آب اين چشمه از دسته آبهاي معدني بي كربنات كلسيك و منيزين گازدار و آهن دار است كه خواص درماني آن براي ازدياد گلبول هاي قرمز و تنظيم ميزان هموگلوبين خون، سهولت كار دستگاه گوارش و كمك به تغذيه و رشد ارزيابي شده است .
چشمه آب معدني كندوان
كندوان روستايي تاريخي و كم نظير است كه در فاصله 22 كيلومتري جنوب اسكو در ميان دره اي با صفا و كنار رودخانه پر آبي به همين نام واقع شده است . فاصله روستاي كندوان تا تبريز 62 كيلومتر است . اين روستا چشمه آب معدني مهمي به همين نام دارد كه براي درمان بيماران كليوي نقش به سزايي دارد .
چشمه آبگرم سراب
چشمه آبگرم سراب در جنوب غربي شهر سراب از زمين خارج مي شود. آب از مظهر چشمه در دامنه ارتفاعات نزديك كف دره همراه گاز از زمين خارج شده و به رودخانه مجاور ميريزد. آب چشمه سراب از دسته آب هاي سولفاته سديك گرم است.
موزه ی تبریز :
اندیشه ایجاد موزه آذربایجان در تبریز به سالهای 1306 و 1307 بر می گردد که در این سال نمایشگاهی از سکه های مکشوفه از تبریز در سالن سابق ساختمان کتابخانه تربیت بر پا شد. اساس موزه آذربایجان در سال 1336 با نمایش 202 قطعه از آثار فرهنگی ارسالی از موزه ایران باستان (موزه ملی) در تالار فوقانی کتابخانه ملی سابق تبریز آغاز شد و اندیشه تاسیس موزه آذربایجان در محل فعلی در اردیبهشت ماه سال 1337 جامه عمل پوشید. قبل از بهره برداری از این موزه ، از محل دبیرستان " نجات" سابق برای نمایش اشیاء فرهنگی جمع آوری شده، استفاده می شد. این موزه در سال 1341 رسماً افتتاح شد.
ساختمان موزه آذربایجان که در خیابان امام خمینی جنب مسجد کبود واقع شده، بر اساس نقشه تنظیمی باستانشاس فرانسوی بنام آندره گدار و ترسیم اسماعیل دیباج (رئیس وقت اداره کل فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی) احداث گردید. موزه آذربایجان از جمله مهمترین موزه های ایران است که در آن آثار مربوط به هزاره های پیشین تا دوره اسلامی به معرض نمایش در آمده است. این موزه دارای سه سالن هشتصد متری است که بعد ها در طبقه اول سالن جدیدی جهت نمایش سکه و مهرهای قدیمی ایران به آنها افزوده گشت. در سالن همکف ، بازدید کنندگان شاهد یادگاری هایی از دوران پیش از تاریخ و حکومت های پیش از اسلام ایران هستند. کهن ترین آثار موجود در این بخش متعلق به مجموعه کوچکی از سفالهای تپه اسماعیل آباد مربوط به هزاره پنجم قبل از میلاد می باشد. از دیگر آثار شاخص دوران پیش از تاریخ سنگ های منقٌش به تصاویر حیوانات و گل و گیاه مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد ست. این سنگها از جنس "سرپانتین" نوعی سنگ معدنی است که در چند سال اخیر با توجه به کشف مجموعه وسیعی از آنها در جیرفت کرمان بنظر می رسد محصول تمدنی پیشرفته و قابل ذکر در این نقطه از کشورمان در دوران پیش از تاریخ بوده است. مجسمه الهه زن متعلق به هزاره اول قبل از میلاد بدست آمده از رستم آباد در شمال ایران یکی دیگر از آثار برجسته این بخش به شمار می رود که نشانه وجود ارزش و مقام زن در کسوت الهه زمین و منبع باروری در نزد ایرانیان بوده است. از دیگر آثار قابل ذکر این بخش می توان به ریتونها اشاره کرد که آثار ممتاز هزاره اول قبل از میلاد و آغاز اولین سالهای میلادی می باشد. دوره اوج ساخت ریتون در ایران همزمان با دوران هخامنشی است و تا دوره حکومت اشکانیان ادامه می یابد. یادگارهای به جا مانده از دوره حکومت های پیش از اسلام ایران که شامل سلسله های هخامنشیان ، اشکانیان ، و ساسانیان می شوند نیز از تنوع قابل ذکر برخوردار است. دو یادگار برجسته ای که در این بخش به معرض دید علاقمندان گذاشته شده است شامل یک و یترین طراحی شده جهت نمایش اجساد یک زن و مرد تدفین شده مربوط به هزاره اول قبل از میلاد می باشد. این اجساد که در کاوشهای علمی 1378در محوطه مسجد کبود کشف شده اند در واقع بخشی از بقایای یک قبرستان سه هزار ساله بشمار میروند که بدلیل استثنایی بودن آنها به معنی اینکه زن و مرد تواماً در یک گور قرار گرفته بودند به موزه آذربایجان منتقل و به نمایش گذاشته شده اند . ضمناً برای اینکه تصویر روشنی از کار کاوش باستانشناسان ارائه گردد لایه های کشف شده در جریان کاوش به صورت مجازی باز سازی گردیده تا سیر تاریخی شکل گیری و گسترش شهر تبریز نمایان گردد.
در منتهی الیه سالن و در دیوار ضلع شمالی ، سنگ بسم الله که یکی از نادرترین آثار هنری ایران محسوب می شود نصب گردیده است. این سنگ از پنج قسمت تشکیل شده، چهار قسمت آن قاب اثر و یک قسمت آن متن اثر است که تمام سطوح سنگ توسط هنرمند ایرانی محمد علی قوچانی حجاری شده است. در سالن طبقه اول در امتداد آثار تمدنهای باستانی ایران به دوره اسلامی می رسیم . قدیمی ترین اشیاء این دوران از قرن چهارم هجری و آثار بجای مانده از تمدن نیشابور که شاخصه آنها بکار گیری لعاب سفید نقش و نگارهایی با محتوای اسلامی و استفاده از خط کوفی است آغاز می گردد و به دوره قاجار منتهی می شود. از دیگر آثار برجسته این بخش می توان به ظروف سفالی دوره ایلخانی با نقش و نگارهای متنوع اشاره داشت. قفل رمزی مربوط به اواخر قرن شش هجری قمری نیز یکی دیگر از یادگار های قابل ذکر در این بخش به شمار می رود. در سالن جدید التاسیس این قسمت ، موزه آذربایجان اقدام به نمایش قدیمی ترین سکه های ضرب شده در گستره جغرافیایی ادوار مختلف تاریخ ایران کرده است. این سکه ها از دوره هخامنشی تا حکومت قاجاریه را شامل
می شوند. همچنین نمونه ای از نادرترین و زیباترین مهرهای قدیمی در این بخش در کنار سکه ها دیده می شود.
طبقه زیر زمین موزه آذربایجان از سالهای گذشته محل نمایش و نگهداری مجسمه های نفیس و ارزنده ای است که توسط مجسمه ساز شهیر تبریزی آقای احد حسینی خلق شده اند. موضوع این مجسمه ها نگاه عمیق هنرمند به سرگذشت انسان و خلق و خوی او در طول تاریخ بخصوص در قرن بیستم میلادی می باشد. مدیریت این موزه امیدوار است باانتقال این مجسمه های ارزشمند به جایگاهی مناسب برای نمایش انها فضایی برای پیشبرد و گسترش موضو عیت این موزه که یک موزه باستانشناسی است ایجاد گردد تا بخش دیگری از تاریخ باستانی و زندگی اقوام این سرزمین در معرض دید علاقمندان قرار گیرد.
جدیدترین قسمت موزه آذربایجان بخش سنگ نگارهای قدیمی می باشد که متعلق به ادوار مختلف تاریخی است. در این بخش سنگ قبرهایی از دوران مختلف اسلامی انتخاب و به نمایش گذاشته شده است. همچنین قوچهای سنگی، مجسمه های سنگی، پیکره های انسانی و نمونه هایی از سنگ های کتیبه دار در این قسمت بچشم می خورد.
پایگاه جاذبه های گردشگری ایران
سایت جامع گردشگری ایران
مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران
پایگاه فرهنگ سرا (تاریخچه تبریز)
پایگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آذربایجان شرقی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}